خدایا
به ما کمک کن تا از این غرور بیجا دست برداریم به ما کمک کن تااز حسادت ها دست برداریم به ما کمک کن تا از غیبت کردن دست برداریم به ما کمک کن تا از دورغ گفتن دست برداریم به ما کمک کن تا از جدایی دست برداریم به ما کمک کن .......... خدایا منو ببخش که با غرور دل کسی رو شکستم منو ببخش که به دوستان ام حسادت ورزیدم منو ببخش که پشت دیگران غیبت کردن منو ببخش که از خودم حرف بی جا زدم منو ببخش که گاهی از شما فاصله گرفتم منو ببخش............. ...
نویسنده :
پدر و مادر
1:19
کودکی مامان حمیده
85روزگی علی
امروز علی 85روزه شدای خیلی خیلی خیلی دوست دارم چون 1ساعت که تنهات میزارم کلی دلم برات تنگ میشه .حال خوب تو فرق من وبابا با دیگر ان رو متوجه می شوی .دیشب من وتو بابایی رفتیم پیاده روی برای اینکه یک کم لاغر بشیم ولی به پارک که رسیدیم بابا دوتا بستنی شکلاتی گرفت واز لاغری خبری نبود .قرار هر شب بریم (چی میشه ها ههههههههههههههههه)کلی ....... مامانی همیشه به من میگفت بچه ها چادر ماماناشونو دوست دارن من حالا خوب به این نکته رسیدم هر وقت که خوابت میاد این چادرمنو بغل می کنی کلی با دستات فشار میدی وبه خواب میری وکلی خواب طولانی تری داری . تصمیم گرفتم حداقل تا 3ماه اینده رو سر کار نروم وخوب از حس مادری استفاده کنم .وای نمی دونی چ...
پارک آبشار
پسر بارانی از هدف اصلی فاصله نگیر
بارانی من هدف من از نوشتن وساختن وبلاگ این بود که اوقات ای از زندگی که برات تکرار نمی شود رو بیان کنم مثل نوزادی وکودکی همیشه خودم از مادروپدرم میپرسم من کوچیک بودم چیکار می کردم چه شکلی بودم و.........و ولی مثل اینکه دارم از هدف اصلی فاصله میگیرم .پسرم تو الان 80روز از عمرت گذشته یاد گرفت ای بخندی گریه کنی شیر بخوری چهره ها رو بشناسی وبا افراد ی که تازه میبینی غریبی کنی شبها ساعت 12می خوابی وساعت 4الی 5از خواب بیدار میشه سرویس میشی ودوبار به خواب می روی روز ها گاهی پیش مامانی حمیده هستی تا من بعضی از کار هامو انجام بدهم راستی مامانی از سفر اومد وچند تا سوغاتی برات اورده بودودلشون خیلی برات تنگ شده بود کلی از لباس ...
نویسنده :
پدر و مادر
23:52
علی بعد از حمام در ننو
یک کم حرف
سلام پسر ٧٠روزه من امیدوارم که در این مدت کوتاه که در کنار هم بودیم از ما راضی باشی .خیلی زود این دوره نوزادی گذشت .جالب این بود با این که من تا حالا تجربه مادری نداشتم ولی خوب از پس این مسئولیت بر آمدم البته ناگفته نماند که به کمک مامانی حمیده بود .حالا چند روزی که رفتن مسافرت جاشون خیلی خالی دلم براشون تنگ شده . راستی پسرم شاید این این گهواره ای که مامانی برای تو درست کرده هیچ بچه همسن تو نداشته باشه اون یک ننی دوخته که چوب هاش مال بچگی خود من تو هم خیلی به اون علاقه داری وبه آرامش می رسی وبرای من هم خیلی خوب چون به کارهای منزل می رسم .نازنین پسرم واکس ٢ماهگی رو زدیم شکر خدا مشکلی پیش نیامد .حالا تا ٤ماهگی راحت هستی .یک چکاب هم ...
نویسنده :
پدر و مادر
14:24
عکس 60و66روزگی
علی در ٦٠روزگی علی در ٦٦روزگی ...