علی ده ماه وبیست ودو روزه شد.
سلام به دوستان عزیز
ابتدا پوزش بابت نبودن بی دلیل خود را وبه روز نکردن وب علی از همه خواستاریم .
حس وحال خوبی نداشتیم با شروع دندان در آوردن علی و رفتن من به سر کار همه چیز نظم خودش رو از دست داده حدود 10بار علی رفته دکتر مرتب سرما می خوره وپاهاش زخم میشه گلو درد سرفه بی خوابی وشب بیداری و..........حالا هم که این ویروس سراغش اومده خیلی بد جور بچه شب ها خواب نداره یک هفته است نصف شب میریم بالا خونه مامانی خواب نداریم خدا به مامانی حمیده عوض بده که هروقت من خسته میشم اون پایست .حالا می خواهیم از یزرگ شدنت برات بگم
-شش تا دندان در اوردی
-روی پاهات وای میسی
-به من میگی حقته به بابا میگی حدن
-وقتی پوشکت رو باز می کنیم با هم می رویم دسشویی و(جیش)می کنی وخودت هم می گی جیش جیش و.......
-برنامه عمو پورنگ خیلی دوست داری
-همه کشو ها از دست شما در عذاب هستن
-علاقه زیادی ب نماز واذان قران داری چون مامانی حمیده از صبح زود شبکه قران می بین تا ظهر
-به صورت خیلی بامزه ای میگی الله اکبر
-هروقت کسی حریفت نمیشه بخوابی با ننو به خواب می روی
-بسیار زیاد من واطرافیان را از دندان بهره مند می سازی
-واگر دستت به موی کسی برسد مشتت را پر از مو میکنی
-برای خودت شکلک در میاوری وشگل موش می شوی
-با شنیدن کلمه زبان فورازبانت را در می آوری
-هرکسی رو دوست داری با بوس محبتت را ابراز می کنی
-کلیه مایعات را با لیوان می خوری
-همچنان سوپ وحریر را درون شیشه می خوری
حالا از خودم براتون بگم
مشغول شناژریزی ساختمان هستیم .یک کم.کم حوصله شده ام و از خودم دست کشیده ام .حوصله هیچ چیز وهیچ کس وهیچ کاری رو ندارم
از خونه بیرون نمی روم وحوصله خرید ووقت خرید را هم ندارم
خدایا کمک کن مرا تا دوباره در زندگیم جاری شوی .
علی دوست دارم خیلی زیاد