پسر بارانی از هدف اصلی فاصله نگیر
بارانی من هدف من از نوشتن وساختن وبلاگ این بود که اوقات ای از زندگی که برات تکرار نمی شود رو بیان کنم مثل نوزادی وکودکی همیشه خودم از مادروپدرم میپرسم من کوچیک بودم چیکار می کردم چه شکلی بودم و.........و
ولی مثل اینکه دارم از هدف اصلی فاصله میگیرم .پسرم تو الان 80روز از عمرت گذشته یاد گرفت ای بخندی گریه کنی شیر بخوری چهره ها رو بشناسی وبا افراد ی که تازه میبینی غریبی کنی
شبها ساعت 12می خوابی وساعت 4الی 5از خواب بیدار میشه سرویس میشی ودوبار به خواب می روی
روز ها گاهی پیش مامانی حمیده هستی تا من بعضی از کار هامو انجام بدهم راستی مامانی از سفر اومد وچند تا سوغاتی برات اورده بودودلشون خیلی برات تنگ شده بود
کلی از لباس هات کوچیکت شده شاید چند بار بیشتر نپوشیده باشی ولی خوب چاره ای نیست باید کنار بزاریم
3ماه دیگه مرخصی من تموم می شود باید یک فکر درست وحسابی بکنیم برای نگهداری شما .
یا حق