ماه گذشته وماه جاری
علی زرنگ وباهوش من
هفت ماهگی اتفاقات زیادی رخ داد 2تا دندان در اوردی برای اولین بار دددددددگفتی برای اولین بار به سمت عقب حرکت کردی بدون کمک وبرای مدت طولانی قادر به نشستن شدی
وامروز هم یاد گرفته ای به سمت جلو حرکت کنی وبعد خودت بلند میشوی ومی نشینی
با سرکار رفتن من وقت برای بازی کردن کم داریم ولی از ساعت 3تا 11شب که به خواب می روی غیر از 3ساعت که خواب هستی مشغول بازی وتغذیه هستی
2هفته ای می شود عصاره گوشت درست می کنم خیلی استقبال کرده ای وشب ها هم حریر وفرنی برای فردا صبح آماده می کنم .
کم کم زندگی دارد به آرامش قبلی می رسد اوضاع کار هم خوب شده هرروز که از سرکار می آیم وقتی در اتاق را باز می کنم لبریز وسرشار از بوسه های شما وشوق وخنده ات می گردم واین تمام خستگی مرا می گیرد .البته 1هفته اول حسابی بعد از ظهر اذیت می کردی نمی خوابیدی ولثه هایت درد می کرد ولی حالا شکر خدا خیلی بهتر شده ای .
قرار اون هفته بریم پا بوس امام رضا خدایا در این روزهای برکت ورحمت حاجت دل همه مسلمانان جهان را عطا فرما وشفا وعاقب بخیری نصیب ما وهمه مسلمانان بگردان.
دیشب داشتم با خودم فکر می کردم اگه یک شب بخوابیم وصبح بیدار نشیم چی میشه وای وای وای ......
خدایا به فریادمون برس وحاجت دلم را عطا کن .