علیعلی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

پسر بارانی

ماه گذشته وماه جاری

علی زرنگ وباهوش من هفت ماهگی اتفاقات زیادی رخ داد 2تا دندان در اوردی برای اولین بار دددددددگفتی برای اولین بار به سمت عقب حرکت کردی بدون کمک وبرای مدت طولانی قادر به نشستن شدی وامروز هم یاد گرفته ای به سمت جلو حرکت کنی وبعد خودت بلند میشوی ومی نشینی با سرکار رفتن من وقت برای بازی کردن کم داریم ولی از ساعت 3تا 11شب که به خواب می روی غیر از 3ساعت که خواب هستی مشغول بازی وتغذیه هستی 2هفته ای می شود عصاره گوشت درست می کنم خیلی استقبال کرده ای وشب ها هم حریر وفرنی برای فردا صبح آماده می کنم . کم کم زندگی دارد به آرامش قبلی می رسد اوضاع کار هم خوب شده هرروز که از سرکار می آیم وقتی در اتاق را باز می کنم لبریز وسرشار از بوسه ...
5 مهر 1391

بدون عنوان

علی سرویس کیتی کوثر رو انداخته علی وکوثر وکیمیا   صرفا جهت دختر دارها زدم ببینید خدا به ما چه گلی داده   بیشتر از این نتونستی بری عقب به علت مای بی بی هههههههههههه خاله ها این عکس دندون هام باید با ذربین ببینید ...
27 شهريور 1391

اتفاقات که گذشت

مدتی هست که نرسیده بودم بیام واز احوالات خودم وخودت برات بگم خیلی خیلی بزگ شده ای 16شهریور اولین دندان پیدا شد یه کم اذیت کردی مارو ولی خوب فراموش شد هر گاه که لباس می پوشیم و از در میریم  بیرون شروع می کنی به دددددددگفتن کلی ماشین سواری وکالسکه رو دوست داری عصر ها یک وقتی به گشتوگذار می پردازیم البته وقت خیلی کم داریم شما هم عصر ها نمی گذارید بخوابیم کمکم داریم به این مدل زندگی عادت می کنیم سعی می کنم کارهای خونه رو به ترتیب اولویت انجام بدیم که البته شما در اولویت همه قرار دارید بابا هم خیلی در کارها من رو یاری میکند صبح ها پیش مامانی حمیده هستی خیلی برات زحمت می کشه خدا عوضشو بهش بده راستی دیروز برات عصاره گوشت درست ...
26 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسر بارانی می باشد