ماه گذشته وماه جاری
علی زرنگ وباهوش من هفت ماهگی اتفاقات زیادی رخ داد 2تا دندان در اوردی برای اولین بار دددددددگفتی برای اولین بار به سمت عقب حرکت کردی بدون کمک وبرای مدت طولانی قادر به نشستن شدی وامروز هم یاد گرفته ای به سمت جلو حرکت کنی وبعد خودت بلند میشوی ومی نشینی با سرکار رفتن من وقت برای بازی کردن کم داریم ولی از ساعت 3تا 11شب که به خواب می روی غیر از 3ساعت که خواب هستی مشغول بازی وتغذیه هستی 2هفته ای می شود عصاره گوشت درست می کنم خیلی استقبال کرده ای وشب ها هم حریر وفرنی برای فردا صبح آماده می کنم . کم کم زندگی دارد به آرامش قبلی می رسد اوضاع کار هم خوب شده هرروز که از سرکار می آیم وقتی در اتاق را باز می کنم لبریز وسرشار از بوسه ...
نویسنده :
پدر و مادر
23:45
عکس های هفت ماهگی علی وارد هشت ماهگی شد
بدون عنوان
علی سرویس کیتی کوثر رو انداخته علی وکوثر وکیمیا صرفا جهت دختر دارها زدم ببینید خدا به ما چه گلی داده بیشتر از این نتونستی بری عقب به علت مای بی بی هههههههههههه خاله ها این عکس دندون هام باید با ذربین ببینید ...
نویسنده :
پدر و مادر
0:46
اتفاقات که گذشت
مدتی هست که نرسیده بودم بیام واز احوالات خودم وخودت برات بگم خیلی خیلی بزگ شده ای 16شهریور اولین دندان پیدا شد یه کم اذیت کردی مارو ولی خوب فراموش شد هر گاه که لباس می پوشیم و از در میریم بیرون شروع می کنی به دددددددگفتن کلی ماشین سواری وکالسکه رو دوست داری عصر ها یک وقتی به گشتوگذار می پردازیم البته وقت خیلی کم داریم شما هم عصر ها نمی گذارید بخوابیم کمکم داریم به این مدل زندگی عادت می کنیم سعی می کنم کارهای خونه رو به ترتیب اولویت انجام بدیم که البته شما در اولویت همه قرار دارید بابا هم خیلی در کارها من رو یاری میکند صبح ها پیش مامانی حمیده هستی خیلی برات زحمت می کشه خدا عوضشو بهش بده راستی دیروز برات عصاره گوشت درست ...