علیعلی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

پسر بارانی

یکم تجربه (شاید)

علی آقای من گل پسر من خوشگل پسر من و ... یکم تجربه نشون داده که یک وقتای تو زندگی باید دور یک  دسته از ادم ها که اطرافش هست خط قرمز کشید .شاید برای مدتی کوتاه وشاید برای همیشه .دلیل این خط قرمز بسیاری از موارد هست:مثل تاثیر منفی وراه نامناسب زندگی وحدر رفتن بهترین اوقات زندگی ونداشتن رفتار مناسب و......که تشخیص این دلیل به خود شخص بر می گردد البته من یقین دارم که علی من درست اندیشه می کند وتصمیم میگیرد. ولی گاهی ناخواسته با افرادی سر کار داریم که نمی توانیم خط قرمز بکشیم وفاصله بگیرم وتوان اصلاح آن ها را نداریم وآنها سال ها وماه ها به این شکل زندگی کرده اند پس باید به ارتباط با انها ادامه دهیم اینجاست که...
14 خرداد 1391

از تولد تا 85روزگی

علی عزیزم: لحظه تولدوزن 2900گرم قد47سانت بودی . 10روزگی وزن 2700گرم قد 47سانت بودی. 37روزگی وزن 4350گرم قد 51سانت بودی . 60روزگی وزن5100گرم قد 53سانت بودی. 85روزگی وزن6100گرم قد60سانت هستی .  
4 خرداد 1391

خدایا

به ما کمک کن تا از این غرور بیجا دست برداریم به ما کمک کن تااز حسادت ها دست برداریم به ما کمک کن تا از غیبت کردن دست برداریم به ما کمک کن تا از دورغ گفتن دست برداریم به ما کمک کن تا از جدایی دست برداریم به ما کمک کن .......... خدایا منو ببخش که با غرور دل کسی رو شکستم منو ببخش که به دوستان ام حسادت ورزیدم منو ببخش که پشت دیگران غیبت کردن منو ببخش که از خودم حرف بی جا زدم منو ببخش که گاهی از شما فاصله گرفتم منو ببخش.............   ...
31 ارديبهشت 1391

85روزگی علی

امروز علی 85روزه شدای خیلی خیلی خیلی دوست دارم چون 1ساعت که تنهات میزارم کلی دلم برات تنگ میشه .حال خوب تو فرق من وبابا با دیگر ان رو متوجه می شوی .دیشب من وتو بابایی رفتیم پیاده روی برای اینکه یک کم لاغر بشیم ولی به پارک که رسیدیم بابا دوتا بستنی شکلاتی گرفت واز لاغری خبری نبود .قرار هر شب بریم (چی میشه ها ههههههههههههههههه)کلی ....... مامانی همیشه به من میگفت بچه ها چادر ماماناشونو دوست دارن من حالا خوب به این نکته رسیدم هر وقت که خوابت میاد این چادرمنو بغل می کنی کلی با دستات فشار میدی وبه خواب میری وکلی خواب طولانی تری داری . تصمیم گرفتم حداقل تا 3ماه اینده رو سر کار نروم وخوب از حس مادری استفاده کنم .وای نمی دونی چ...
25 ارديبهشت 1391

پسر بارانی از هدف اصلی فاصله نگیر

بارانی من هدف من از نوشتن وساختن وبلاگ این بود که اوقات ای از زندگی که برات تکرار نمی شود رو بیان کنم مثل نوزادی وکودکی همیشه خودم از مادروپدرم میپرسم من کوچیک بودم چیکار می کردم چه شکلی بودم و.........و ولی مثل اینکه دارم از هدف اصلی فاصله میگیرم .پسرم تو الان 80روز از عمرت گذشته یاد گرفت ای بخندی گریه کنی شیر بخوری چهره ها رو بشناسی وبا افراد ی که تازه میبینی غریبی کنی  شبها ساعت 12می خوابی وساعت 4الی 5از خواب بیدار میشه سرویس میشی ودوبار به خواب می روی روز ها گاهی پیش مامانی حمیده هستی تا من بعضی از کار هامو انجام بدهم راستی مامانی از سفر اومد وچند تا سوغاتی برات اورده بودودلشون خیلی برات تنگ شده بود کلی از لباس ...
22 ارديبهشت 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسر بارانی می باشد